قبیله بنیسالهبنی ساله، از عشایر عرب شیعی مذهب خوزستان که در طینه هویزه سکونت دارند. ۱ - ریشه بنیسالهعشیره بنی ساله از شعب قبیله طیاند اما بعضی از آنان خود را از بنی تمیم میپندارند. [۱]
عباس عزّاوی، عشائرالعراق، ج۴، ص۱۹۴، بغداد ۱۹۳۷ـ۱۹۵۶، چاپ افست قم ۱۳۷۰ ش.
جابر جلیل مانع آنان را قبیلهای قحطانی از عبد شمس بن عبد مناف برادران آل کثیر، قبیله معروف عرب، میداند و میگوید آنان همان بنوسالة بن عبدالرحمان ملقب به ابو سعید بن عبد شمس بن عبد منافاند، [۲]
جابر جلیل مانع، مسیرة الی قبائل الاهواز، ج۱، ص۱۰۵، قم ۱۳۷۲ ش.
ولی در کتب انساب چنین نسبی دیده نمیشود بلکه عبدالرحمان بن سَمُرة بن حبیب بن عبدشمس بن عبدمناف ذکر شده و نامی از ساله یافت نمیشود. [۴]
محمدامین سویدی، سبائک الذهب فی معرفة قبائل العرب، ج۱، ص۷۰، بیروت (بی تا).
۲ - محل سکونت اولیه بنیسالهمحل سکونت اولیه بنی ساله پیش از آلبوکاسِب (حول بوکاسب)، خوزستان و در اطراف خرمشهر بود، [۵]
جابر جلیل مانع، مسیرة الی قبائل الاهواز، ج۱، ص۱۰۶، قم ۱۳۷۲ ش.
ولی بعدها، هنگامی که مشعشعیان بر هویزه حکم میراندند، به این ناحیه مهاجرت کردند و آنان را در نبرد با دشمنانشان یاری دادند. [۶]
جابر جلیل مانع، مسیرة الی قبائل الاهواز، ج۱، ص۱۰۶، قم ۱۳۷۲ ش.
۳ - رابطه بنیساله با بنیطُرُفدر ۱۲۶۴ که مولی فرجالله خان، حاکم هویزه، مصمم شد با کمک عشایر هم پیمان خود با بنی طُرُف وارد جنگ شود، بنی ساله هم در کنار عشایر سواری، مزرعه و شرفه به سود حاکم هویزه وارد جنگ شدند. [۷]
حمید طرفی، «خاندان سادات مشعشع و حکومت اسلامی هویزه»، ج۱، ص۹۳، فصلنامه عشایری ذخائر انقلاب، ش ۷ (تابستان ۱۳۶۸).
در پی کشته شدن مولی فرج الله خان به دست بنی طرف، فرزندش، مولی عبدالله سوم، حکمران سراسر خوزستان شد. وی به خونخواهی پدرش، بر اساس نقشهای با همدستی شیوخ بنی ساله، روزی که بزرگان بنی طرف در منزل شیخ بنی ساله جمع شده بودند، به غلامان خود دستور داد تا بر سر آنان بریزند و آنان را بکشند. با این نیرنگ، شانزده تن از شیوخ بنی طرف بر سر سفره شیخ بنی ساله به هلاکت رسیدند، [۸]
حمید طرفی، «خاندان سادات مشعشع و حکومت اسلامی هویزه»، ج۱، ص۹۳ـ۹۴، فصلنامه عشایری ذخائر انقلاب، ش ۷ (تابستان ۱۳۶۸).
اما این، سرآغاز دشمنی سخت بین دو قبیله بنی طرف و بنی ساله شمرده نمیشود بلکه این دشمنی به زمان سکونت اولیه بنی طرف در روستاهای اطراف خرمشهر (الهْمِیلی) و همسایگی آنان با بنی ساله باز میگردد که هجده تن از بنی ساله به سبب پیمانی که با ایرانیان بر ضد بنی طرف بسته بودند به دست این قبیله کشته شدند. [۹]
جابر جلیل مانع، مسیرة الی قبائل الاهواز، ج۱، ص۱۲۹، قم ۱۳۷۲ ش.
۴ - اتحاد دو طایفهبنی ساله در ۱۳۰۳ با بنی طرف، دشمن دیرینه خود، در حمله بزرگ به هویزه همراهی داشتند. این اتحاد که به ابتکار شیخ دوراندیش بنی طرف شکل گرفت، به تسخیر هویزه و انقراض حکومت پانصد ساله مشعشعیان انجامید. [۱۰]
حمید طرفی، المنیورو جهاد عشایر عرب خوزستان، ج۱، ص۱۲۱، اهواز ۱۳۷۲ ش.
اما در پی اختلاف سختی میان قبیله شرفه (از بنی طرف) و قبیله بنی ساله، برخی از خاندانهای بنی طرف از شرفه و برخی دیگر از بنی ساله، به حمایت برخاستند، و این رویداد به جنگی انجامید که خاندانهای بنی طرف را رو در روی یکدیگر قرار داد. [۱۱]
حمید طرفی، المنیورو جهاد عشایر عرب خوزستان، ج۱، ص۱۲۱ـ۱۲۲، اهواز ۱۳۷۲ ش.
۵ - وضعیت اجتماعی بنیسالهدر ۱۲۹۹، در زمان ناصرالدین شاه قاجار (۱۲۶۴ ـ ۱۳۱۳)، بنی ساله یکی از عشایر مهم هویزه به شمار میرفت که نسبت به سایر طوایف هویزه از جهت «دولت و جمعیت» مزیت داشت. [۱۲]
عبدالغفار بن علی محمد نجم الدوله، سفرنامه خوزستان، ج۱، ص۶۴، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۴۱ ش.
[۱۳]
عبدالغفار بن علی محمد نجم الدوله، سفرنامه خوزستان، ج۱، ص۶۹، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۴۱ ش.
بنی ساله به نوشته هنری فیلد ( [۱۴]
هنری فیلد، مردم شناسی ایران، ج۱، ص۲۳۶، ترجمه عبدالله فریار، تهران ۱۳۴۳ ش.
در متن او: بنی صالح) در اوایل قرن چهاردهم /بیستم، دارای ۱۰۰، ۲ کلبه در ناحیه شمال شَویب و بین این شهر و هویزه در غرب خوزستان بودند که از تعداد زیادی شعب اصلی و فرعی ترکیب مییافت از آن جمله: بنی مناصیر، بَراهْنَه، صُوَیِّت، آل بوغَنّام و آل بوغُربَه. [۱۵]
جابر جلیل مانع، مسیرة الی قبائل الاهواز، ج۱، ص۱۰۶، قم ۱۳۷۲ ش.
۶ - ویژگیهای اخلاقی بنیسالهبزرگ منشی، شجاعت و کرم آنان که بدان شهرهاند به جدّشان علی (علیهالسلام) میرسد. [۱۶]
جابر جلیل مانع، مسیرة الی قبائل الاهواز، ج۱، ص۱۰۶، قم ۱۳۷۲ ش.
۷ - تیرههای بنی سالهاکنون قبیله بنی ساله به تیرههای متعددی تقسیم میشود و منازل آنان در سواحل کارون، جراحی و کرخه و در شهرهای خرمشهر، آبادان و اهواز و مرکز تجمع آنان منطقه ممتدی بین اهواز و سوسنگرد است. شمار آنان به چهار هزار خانوار بالغ میشود که بیشتر آنان کشاورز و دامدارند. [۱۷]
جابر جلیل مانع، مسیرة الی قبائل الاهواز، ج۱، ص۱۰۶، قم ۱۳۷۲ ش.
۸ - فهرست منابع(۱) ابن حزم، جمهرة اَنساب العرب، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره (تاریخ مقدمه ۱۳۸۲/۱۹۶۲). (۲) محمدامین سویدی، سبائک الذهب فی معرفة قبائل العرب، بیروت (بی تا). (۳) حمید طرفی، «خاندان سادات مشعشع و حکومت اسلامی هویزه»، فصلنامه عشایری ذخائر انقلاب، ش ۷ (تابستان ۱۳۶۸). (۴) حمید طرفی، المنیورو جهاد عشایر عرب خوزستان، اهواز ۱۳۷۲ ش. (۵) عباس عزّاوی، عشائرالعراق، بغداد ۱۹۳۷ـ۱۹۵۶، چاپ افست قم ۱۳۷۰ ش. (۶) هنری فیلد، مردم شناسی ایران، ترجمه عبدالله فریار، تهران ۱۳۴۳ ش. (۷) جابر جلیل مانع، مسیرة الی قبائل الاهواز، قم ۱۳۷۲ ش. (۸) عبدالغفار بن علی محمد نجم الدوله، سفرنامه خوزستان، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۴۱ ش. ۹ - پانویس
۱۰ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «قبیله بنی ساله»، شماره۱۹۷۸. |